ذهن انسان

مصروفیت های زمینی ذهن را محدود می کند. ذهن به کارهای روزانه محدود می شود. این محدودیتِ ذهنی، فضا را برای روح و آگاهی تنگ می سازد. اینجاست که کشمکشی به میان می آید: ذهن تلاش می کند خودش را با فعالیت های محدودِ روزانه سرگرم نگهدارد، اما روح و آگاهی می کوشد فضاء را برای خود وسیع تر سازد تا رها تر باشد. این کشمکش، دلیلِ همه رنج ها و دردهای ذهنی و روانی شماست. برای نجات از این کشمکش، نخست باید فضای بزرگتری برای ذهن داده شود، تا ذهن و فکر خودش را به اندازهء آن فضاء بزرگتر سازد. دین برای بیرون شدن از این محدودیتِ ذهنی، آسمان را پیشنهاد می دهد. برای همین در تمامی آموزه های دینی در همه دوران ها، رو به سوی آسمان به دعا و عبادت می پردازند. دین می گوید خدا اینجاست. نزدیک تر از رگِ گردنت. اما چرا می گوید رو به آسمان دعا کن؟ رازِ دیگری وجود دارد: وقتی به آسمان رو می آوری و به وسعتِ آسمان می اندیشی، ذهنت به آرامی از فضای محدودِ زمینی جدا می گردد و بسوی آسمان پخش می شود. فقط با نگاه کردن به آسمان! همین حالا انجامش بده! این بزرگترین راز است. میتوانی آزمایش کنی. در اوجِ رنج و نگرانی و دلتنگی و نا آرامی های ذهنی، عمیق به آسمان نگاه کن. رو به آسمان کن. ذهنت دوباره و دوباره بسوی چیزهای زمینی و پائینی کشیده خواهد شد. ذهنت می خواهد چشمانت بسوی زمین بچرخد و بازگردد. اما به نگاه کردن به آسمان ادامه بده. به آسمان ببین و به وسعتِ آسمان توجه کن. ناگهان متوجه می شوی، رنج ها و نگرانی های ذهنی ات به آرامی محو می شوند.

ارسال یک نظر

جدیدتر قدیمی تر