تأثیر رئیس جمهور جدید آمریکا بر خاورمیانه را میتوان از چهار دیدگاه اصلی بررسی کرد:
اول: سیاست خارجی و روابط با متحدان سنتی: ترامپ با تقویت روابط با متحدان کلیدی چون اسرائیل و عربستان سعودی، احتمالاً به دنبال تقویت ثبات منطقه از طریق همکاریهای اقتصادی و کاهش مداخله نظامی خواهد بود. او همچنین ممکن است فشارهای بیشتری بر ایران اعمال کند، که میتواند تعادل قدرت منطقهای را تغییر دهد و به حمایت از سیاستهای اقتصادی با کشورهای خلیج فارس منجر شود.
دوم: تمرکز بر حقوق بشر و دموکراسی: اگر کامالا هریس به عنوان رئیس جمهور انتخاب شود، احتمالاً دیدگاه مبتنی بر حقوق بشر و دموکراسیگرایی را دنبال خواهد کرد. این رویکرد میتواند بهبود روابط آمریکا با کشورهایی باشد که به ارزشهای دموکراسی نزدیکترند و احتمالاً برای کاهش تنشها در مناطق بحرانی مانند اسرائیل و فلسطین تلاش خواهد کرد. او به جای صرفا معاملات اقتصادی، به دنبال گسترش روابط بر اساس ارزشهای حقوق بشر است و ممکن است از دیپلماسی به عنوان ابزار اصلی استفاده کند.
سوم: سیاستهای امنیتی و انرژی: در رابطه با منابع انرژی خاورمیانه، هر دو نامزد ممکن است به دنبال کاهش وابستگی آمریکا به نفت این منطقه باشند؛ این امر به دلیل رشد منابع انرژی داخلی و انرژیهای تجدیدپذیر است. ترامپ ممکن است بر تولید داخلی انرژی تأکید کند، در حالی که هریس ممکن است انرژی سبز و تنوع منابع را در اولویت قرار دهد. این تغییرات میتواند تأثیراتی بر کشورهای صادرکننده نفت در خاورمیانه داشته باشد.
چهارم: روند صلح و مذاکرات منطقهای: مذاکرات صلح میان کشورهای عربی و اسرائیل و همچنین روابط با ایران از موضوعات مهم برای آمریکا خواهد بود. ترامپ ممکن است به توافقهای صلح اقتصادی و توسعه ارتباطات بین کشورهای منطقه بپردازد و به طور غیرمستقیم امنیت را تقویت کند. از طرف دیگر، هریس ممکن است رویکردی جامعتر داشته باشد و بهویژه بر عدالت و حقوق انسانی در این مذاکرات تأکید کند، که میتواند پیچیدگیها و ظرافتهای بیشتری به این روند بیافزاید.
در مجموع، سیاستهای رئیس جمهور جدید آمریکا میتواند بر روابط آمریکا با خاورمیانه و آینده امنیت، اقتصاد، و صلح در این منطقه تأثیر عمیقی بگذارد.