فاطمه جعفری
با توجه به آمار صورت گرفته در آیسلند، در حال حاضر ایسلند به عنوان فمینیست ترین کشورجهان شناخته میشود که دارای کمترین شکاف جنسیتی است. این کشور با توجه به شرایط مساعد برای حضور زنان در اجتماع، دارای بالاترین تعداد زن، نسبت به جمعیت آن در بازار کار و اجتماع در سطح دنیا است. پالیستیهای خوب و مؤثر در قسمت تشویق زنان برای حضور در اجتماع نظیر نگهداری از کودکان که به صورت گستردهای از طرف دولت حمایت مالی میشود، نمونهی خوبی از این دست قوانین و پالیستی هاست. همچنان در قسمت رخصتی نیز، هریک از والدین میتوانند به صورت جداگانه تا سقف سه ماه برای نگهداری از کودکان خود رخصتی با معاش دریافت کنند. علاوه بر این، سه ماه دیگر نیز به والدین برای نگهداری از کودکشان داده میشود که در این قسمت والدین میتوانند تصمیم بگیرند آن را چگونه بین خود برای نگهداری از طفل تقسیم کنند که این خود طولانی ترین مدت رخصتی برای هر یک از والدین جهت نگهداری از کودکشان در سطح جهان است. علاوه بر این، سیستمهای بسیار خوب نگهداری از کودکانی که والدین آنها شاغل است زمینهی ادامهی فعالیت و کار را برای والدین دارای فرزند سهل و ساده میکند. حمایت دولت از برنامههای نگهداری از کودکان و برنامههای خوبی که در این قسمت وجود دارد کار را برای خانوادههای شاغل بسیار بی دردسر می سازد و دغدغهی چندانی برای خانوادهها در این قسمت باقی نمیگذارد. تمامی این برنامهها، قوانین و پالیسیها، سبب تشویق زنان برای کار و شرکت در فعالیتهای اجتماعی میشود و از همین رو است که این کشور دارای یکی از بلندترین ردهها در قسمت اشتغال زنان در سطح دنیاست. در واقع شرایط مناسب کاری و اجتماعی، قوانین رفع تبعیض و نابرابریهای جنسیتی در این کشور زنان بیشتری را در قسمت سهمگیری در فعالیتهای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی ترغیب نموده و سبب رشد جامعه در این سطح گردیده است.
با نگاهی به گذشته و تغییرات به وجود آمده در قسمت فعالیت زنان در ایسلند طی دورههای مختلف، و با توجه به قوانین ضد نابرابری جنسیتی این کشور، به مرور زمان زنان بیشتری وارد بازار کار شده اند و شکاف شغلی بین زنان و مردان در ایسلند کوچکتر شده است. روند اشتراک زنان در بازار کار هر روز افزایش یافته و زنان بیشتری شایق به اشتغال گشته اند. قوانین حمایتی از برابری جنیستی در ایسلند، حق بازگشت والدین کودکان بعد از ولادت کودک، پس از یک رخصتی طولانی و همچنین شرایط سهل و مناسب نهادها و قوانین حمایتی از نگهداری کودکانی که والدین شاغل دارند سبب تشویق و ترغیب بیشتر زنان در نیروی کار این کشور گردیده ا ست.
از دیگر موارد بحث بر انگیز در قسمت نابرابری جنسیتی، در قسمتهای مختلف دنیا حق ارث و مالکیت زنان است که همواره موضوعی داغ و جنجالی در برخی از کشورها و جوامع بوده است. در حالی که در بسیاری از نقاط جهان زنان دارای حق ارث و مالکیت چندانی نمیباشند، زنان ایسلند حق میراث خود را که نظیر حق میراث مردان است در سال 1850 به دست آوردند. تا پیش از این زمان زنان این کشور تنها یک سوم سهم الارث داشتند. حتی امروزه در بسیاری از نقاط جهان زنان از این حق محروم هستنند. به عنوان مثال، بر اساس قوانین افغانستان زنان دارای حق ارث میباشند هرچند به خاطر بسیاری ملاحظات فرهنگی، خانوادگی، اجتماعی و حتی گاه جبر، زنان از این حق خود گذشته و در بسیاری موارد سهم الارث خود را از خانواده و خویشان مطالبه نمیکنند تا ناراحتی و کدورتی در میان خانواده و خویشاوندان به وجود نیاید.
زنان ایسلند مانند زنان دیگر کشورها از دیرباز کوشیده اند، برای احقاق حقوق خود مبارزه کرده اند و به دستاوردهای خوبی در این راه دست یافته اند. این امر سبب شده است تا امروزه این کشور نابرابری جنسیتی ملموسی نظیر دیگر کشورها را تجربه نکند. در واقع از ابتدای قرن بیستم با فعالیت نهادهای مختلفی که برای برابری می کوشیدند، زنان ایسلند شاهد تغییرات اجتماعی و سیاسی فاحشی بوده اند و در همین دوره زنان به توانایی اقتصادی خوبی در جهت رقابت با مردان دست یافتند. حق تحصیل برابر با مردان و حق رأی، حق شرکت در انتخابات و حق حضانت کودکان مانند مردان را در این دوره به دست آوردند. هنچنان تمرکز بیشتری بر مسائل مربوط به برابری جنسیتی صورت گرفته و تحقیقات گسترده تر علمی و آکادمیک در این زمینه شکل گرفت. از آنجایی که زنان در بسیاری زمینهها حضور پیدا کردند و توانستند در عرصهی سیاست نیز نقش فعالی ایفا کنند، توانستند در بسیاری از موارد نظیر به وجود آوردن قوانینی که شکاف جنسیتی را تا حد امکان تقلیل دهد، تاثیر گذار باشند. فعالیتهای گستردهی زنان در ایسلند در طول این مبارزات حق خواهانه بر جامعهی ایسلند و موضوعات اجتماعی، قانونی، حقوقی، سیاسی، اقتصادی و در کل بر همهی زمینهها تأثیر شگرف و مؤثر نهاد و به مرورز مان قوانین جدید به منظور برابری حقوق زن و مرد در عرصههای گوناگون به تصویر رسید. بالاخره با همهی این تلاشها در سال 1995 مادهای به قانون اساسی ایسلند افزوده شد که بر اساس آن تمامی زنان و مردان در همهی عرصهها دارای حقی مساوی و برابر هستند. با این وجود ایسلند با همهی پیشرفتهایی که داشته هنوز کشوری بدون شکاف جنسیتی کاملی نیست اما در مقایسه با دیگر کشورها شکاف جنسیتی آن بسیار ناچیز است. ایسلند به عنوان کشوری پیشتاز در این عرصه، می تواند نمونهی خوبی برای رجوع باشد و مورد مطالعه قرار گیرد تا کشورهایی که از نابرابریهایی جنسیتی رنج میبرند از آموختههایی آن بیاموزند و سعی در از بین بردن این شکاف در جوامع مختلف کنند. دستیابی به برابری جنسیتی به عنوان یکی از حقوق بشر میتواند سبب رشد متوازن جوامع و ترقی آنها گردیده و افقهای روشنی را سبب شوند. هرچند، ایسلند هنوز روی قوانین برابری جنسیتی خود کار میکند و میکوشد تا زنان و مردان به صورت برابر در عرصههای مختلف سهم بگیرند و شکاف جنسیتی و نابرابری را به طور کامل از بین ببرد، اما تا به حال به نتایج بسیار خوبی دست یافته و جایگاه خود به عنوان کشوری برابریخواه با کمترین میزان شکاف جنسیتی در سطح جهان را کسب کرده است.
روبرداشت: مشارکت سیاسی زنان در افغانستان