آرامش اصلِ هماهنگیِ انسان با طبیعت است.

آرامش، حاصلِ تلاشِ انسان نیست. آرامش، حاصلِ هماهنگیِ انسان با طبیعت است. وقتی تو تلاش میکنی، نمیتوانی با چیزی هماهنگ و جاری باشی. به همین دلیل هر قدر تلاش  کنی آرام تر شوی، نا آرام تر می شوی. هر چه تلاش می کنی که خوشبخت شوی، بدبخت تر می شوی. برای آرامش، نیازی نیست کار خاصی بکنی. فقط باید یاد بگیری که با طبیعت جاری باشی. وقتی باران می بارد، آنرا تماشا کن و با آن همراه شو. آنرا تعبیر و تفسیر نکن. نگو باران خوب است یا بد. فقط آنرا ببین، به صدای آن گوش بسپار و جاری شو. وقتی با یک زیبایی در طبیعت روبرو می شوی، فقط آنرا ببین، هرگز هیچ قضاوتی نکن. فقط با آن جاری باش. با باران همراه شو، با خورشید همراه شو، با طبیعت همراه شو، با گل و گیاه و درخت همراه شو. آنرا فقط تماشا کن. فقط به آن نگاه کن. هیچ تعبیر و تفسیری خلق نکن. همینگونه، با احساسات خودت نیز همراه شو. این همراهی و تماشاگری را بیاموز. این، تنها راهی است که میتوانی به آرامشِ حقیقی برسی.


تو وقتی به چیزی نگاه میکنی، فورا در موردِ آن یک تعبیرِ ذهنی خلق میکنی، یک معنای ذهنی خلق میکنی. این تعبیر و معنای ذهنی، بلاخره به رنج تبدیل می شود. انسان از چیزی در بیرون رنج نمی کشد، بلکه از تعبیر و تفسیر های خودش در مورد پدیده های بیرونی، رنج می کشد.

ارسال یک نظر

جدیدتر قدیمی تر